بی پایان افکار انتقال دانشجو
هنگامی که ساخت خود دانشگاه تصمیم مردم همیشه به شما بگویم که انتخاب خود را تعیین آینده خود و یا عاقلانه را انتخاب کنید پس از شما را به یک زندگی طولانی و تصمیم گیری است. اما اجازه ندهید که این ترساندن شما. همه چیز لازم نیست به احساس سیاه و سفید به این معنا که شما تنها یک انتخاب و شانس در زندگی است. تغییر اتفاق می افتد به طوری که اغلب ما نیاز به یادگیری آن را در آغوش. یکی از این تغییرات ممکن است مربوط به کالج بروید.
که می شود گفت, انتقال دانشگاه به این معنا نیست زندگی خود را به پایان خواهد رسید در قید زیرا شما نمی چسبد به برنامه اصلی خود را. این فقط بدان معنی است که شما به طور بالقوه در بر داشت چیزی که ممکن است کار را بهتر از آنچه شما در اصل در ذهن داشت. هیچ اشتباه نهفته در آن است. انتقال از دانشگاه مرکزی فلوریدا به دانشگاه فلوریدا به من اجازه داد به آغوش تغییر در بسیاری از راه های مختلف و تا کنون آن را به من منجر به یکی از بزرگترین موفقیت است. اگر شما نمی توانید تصمیم بگیرید اگر شما واقعا می خواهید به انتقال یا نه, استفاده از داستان من به عنوان الهام بخش و بینش به آنچه که این فرایند ممکن است برای شما.
مطالعه بیشتر در برای برخی از بینش به روند تفکر انتقال دانشجو.
من در واقع می خواهم من اصلی ؟
داستان سفر من آغاز شد با این سوال. حدود دو سال پیش من اعلام کرد قبل از پرستاری به عنوان اصلی من در دانشگاه مرکزی فلوریدا. فکر بازگشت به برنامه های کاربردی کالج من در دبیرستان, من واقعا می توانم به شما بگویم که چگونه من تصمیم گرفتم برای تبدیل شدن به یک پرستار است. مادر من مشغول به کار به عنوان یک پرستار برای مدتی کوتاه تا شاید من برگزار شد اعتقاد به این که کار در حوزه سلامت را مطابقت خانواده من انتظارات. اما زمانی که من شروع کردم قبل از کلاس پرستاری در UCF من متوجه شدم و نه به سرعت که نمرات من نیست تا پایان راه من می خواستم آنها را. من می دانستم که من قابلیت برگزار شد از جمله یک استاندارد بالاتر از نمرات من به پایان رسید تا دریافت عمدتا به دلیل علاقه فقط وجود نداشت.
کلاس به نظر می رسید و نه خسته کننده و کشیدن که واقعا آشکار شد در نتایج جستجو. دو ترم قبل از پرستاری رفت و یک شوکی راه من آمد. در دبیرستان نمرات من منعکس تلاش من را به چیزی و در اکثر موارد نتیجه مثبت باقی مانده است (اگر چه شیمی و من هرگز در طول بنابراین شاید این همه حس می کند). پس, آمده, کالج, من تعجب که چرا همه این تلاش ها در زمان پس از زمان نیست ترجمه به نتیجه انتظار من از کار خیلی سخت است. من پس از آن فکر کردم شاید یک حرفه ای در پرستاری فقط تعریف نمی کند کریستین. که در آن نقطه من تصمیم گرفتم من نمی تواند نیروی شادی کنه به چیزی که من دیدم به عنوان پس کشیدن. از آن زمان به بعد, من می دانستم که من حداقل نیاز به تغییر عمده است.
چه عمده من در واقع می خواهید ؟
بنابراین شما فقط تصمیم گرفت که شما از آنها بدم میاید عمده خود را? در حال حاضر چه ؟ دوباره ذهن من پیدا کردم آن را سخت به این باور که من کریستین Bausch, خواهد, تغییر رشته, زمانی که من در حال حاضر آغاز شده است ؟ من همیشه برگزار شهرت چسبیده به حرف من و مردم همیشه اعتقاد بر این تمام زندگی من کاهش یافت و به ترتیب در تمام زمانها. پایان آنچه شما آغاز شده–آن را می شنویم اما این بار تصمیم گرفتم من نیاز به اجازه دهید آن را اسلاید. دانستن که پرستاری رو قطع از لیست رشته من می تواند دنبال خدمت تنها به عنوان اولین گام ،
با یک ذهن سرگردان و بی پایان افکار و برداشت های مختلف major چپ من در حالت عدم قطعیت است. من در مورد آنچه که من لذت می برد و به طور بالقوه می تواند یک حرفه ای از خود من میل. من افکار اولیه می خواستم به دنبال شور و شوق من برای رقص. شانزده سال از آن من فکر کردم "چرا نه؟" که من شوخی می کنی ؟ من می دانستم که خودم بهتر از آن است, و اگر چه من دوست داشتم و هنوز هم دوست دارم برای رقص, من فقط نمی بینم خودم به دنبال یک زندگی حرفه ای طولانی مدت در رقص است. اجازه دهید ما به عقب بر گردیم به این در یک دقیقه.
صبر کنید... من حتی می خواهم برای رفتن در اینجا در وهله اول ؟
*مهم درس زندگی شما نمی خواهید به از طریق فهرست*
با وجود این همه دیوانگی در حال اجرا از طریق ذهن من آن را در من dawned: چرا من حتی رفتن به مدرسه است که من انجام دهید ؟ در حال حاضر شما ممکن است فکر می کنم به خودتان چرا شما برو جایی که شما نمی خواهید برای حضور در وهله اول ؟ این یک سوال بزرگ است که من قطعا می تواند پاسخ دهد. آیا شما تا کنون شنیده ام از عشق جوان? تفکر خود را با قلب ؟ پیشرو خود را با احساسات ؟ من. تمام من. گناه به عنوان همیشه. آیا تا به حال انتخاب یک مدرسه برای یک فردمنظورم آن است.
اگر چه UCF مرا درمان نسبتا خوبی در طول سه ترم UF همیشه در خدمت به عنوان محل من خودم دیدم رفتن حتی در مدرسه بالا است. من همیشه دوست داشتم زیر در برادر من قدم به قدم و من فقط می دانستم که شهرت زیادی UF انجام شد به خوبی سزاوار. پس از بستری شدن اولین بار من را انتخاب کرد نه به خاطر قلب جوان. کمی من می دانم که این امر منجر به یک سری از برخی از بزرگترین تغییرات در زندگی من است. هنگامی که من آن را آشکار به خودم که من انتخاب نشد از طرف من این ساخته شده انتقال فرایند یک مرحله آسان تر است.
به طوری... چه عمده من در واقع می خواهید ؟
این سوال در واقع آسان تر شد برای مقابله با دانستن این است که من با اطمینان می خواستم برای انتقال به UF. من آغاز شده توسط مرور از طریق همه از UF رشته ساخت یک لیست از آنهایی که من احساس من در زمان حتی کوچکترین علاقه. با این دلیل که انتقال پذیرش برگزار می شود هیچ تضمینی وجود ندارد من مطمئن ساخته شده است که UCF نیز ارائه شده مهم در مورد من نیاز به ادامه تحصیل وجود دارد (همیشه یک طرح B). پس از ساعت ها استفاده از روند حذف من تصادفا روزنامه نگاری.
من اول فکر کردم "منظورم این است که من همیشه از نوشتن لذت می برد." اما من با تحقیق و واقعا در آغوش ایده نگاری و اهمیت آن در کشور ما است. من نیز در نظر گرفته ایده به دنبال علوم سیاسی در علاوه بر این به که. اگر چه روزنامه نگاری هرگز به من رخ داده است در حالی که تقاضا به دانشگاه چیزی در مورد آن ساخته شده من شیفته برای کسب اطلاعات بیشتر. من می خواستم برای مقابله با این ایده از انتشار بی طرفانه و دقیق مقالات برای رفع قوی معانی است که روزنامه نگاری در حال حاضر نگه می دارد. در بالای این, UF خانه یکی از بهترین روزنامه نگاری دانشکده بنابراین من می دانستم که این ترکیب کاملا مناسب برای آنچه که من به دنبال.
چگونه من رفتن به بالا 7 دانشگاه ؟
در همه صداقت, اگر چه من احساس بسیار هیجان زده به دنبال این سفریک کل سرمایه گذاری بر من dawned که من به زودی متوجه شدم که این فرایند را به کار می کنند. به عنوان قبل از رشته پرستاری است که هرگز پا در یک دوره روزنامه نگاری, چرا یک بالا 7 دانشگاه در کنار روزنامه نگاری برنامه قبول من انتقال دانش به عنوان یک روزنامه نگاری اصلی ؟ بنابراین آنچه که دقیقا رفت و از زمان وحی به زمان برنامه ؟
1.در نظر گرفتن خطرات بزرگ
به عنوان شما احتمالا می تواند تصور کنید هر مدرسه نیاز به کلاس های مختلف برای پیش نیازها از رشته های خود را. متاسفانه برای من به سختی هر کلاس برای UCF و UF روزنامه نگاری تراز وسط قرار دارد. چه این به این معنی برای من ؟ خوب انتخاب برای کل دو ترم من پر شده البته من بار با کلاس بشود به شدت نسبت UF روزنامه نگاری برنامه. من می دانستم که اگر من پذیرش کاهش اعتبار نمی خواهد خط تا و من به طور بالقوه می تواند از دست دادن چند در کلاس لازم نیست UCF. نه تنها در کلاس های سقوط تحت خطر, اما من هم واجد شرایط در حال حاضر برای UCF را روزنامه نگاری برنامه قرار دادن من پذیرش به, که برنامه را برای یک سال است. بدیهی است ارزش آن گاهی اوقات شما نیاز دارید که خطر اضافی به عنوان انگیزه برای اختصاص زمان و تلاش خود را به چیزی.
2. یادگیری از کسانی که می دانند بهترین
در طول سفر من من ملاقات مردم در طول راه است که واقعا همه چیز ممکن است. من می دانستم که اگر من می خواستم برای ایجاد یک پروفایل است که پایبند به آنچه UF به نظر می رسد در یک متقاضی من نیاز به صحبت می کنند به حرفه ای ها در حال حاضر در این زمینه است. من رسیده به روزنامه نگاری اساتید در هر دو UCF و UF و پرسید: برای هر گونه مشاوره در مورد آنچه که در آینده نگاران باید در تلاش برای به انجام رساندن. هر دو تد Bridis استاد در UF و تد اسپک رئیس UF روزنامه نگاری بخش ارائه شده من با چنین مشاوره و خواسته های درگیر در مکالمه است که به من اجازه برای به دست آوردن دانش بیشتر در مورد روزنامه نگاری میشه. من نیز در زمان این بار به تماشای فیلم و خواندن مقالات که واقعا تجسم نقش روزنامه نگاران در کشور ما است. با این همه من الهام بخش است.
3. یک سری از فداکاری
برای دریافت نتایج خوبی شما نیاز تمایل به قرار دادن زمان در. برای من این به معنای کار تمام تابستان در حالی که در نظر گرفتن کلاس و توسعه دانش در این زمینه من. فکر تابستان که در آن من نمی تواند بیرون رفتن و یا رفتن به ساحل تا آنجا که من می خواهم به نوع صدمه دیده است روح من کم است. مشاهده همه دوستان من در آن زندگی می کنند در حالی که من صرف شب های بی پایان من افزایش دانش و به دنبال راه هایی برای ایستادگی کردن به عنوان متقاضی قرار داده و آنقدر در ذهن من است. بعضی اوقات من احساس شدید FOMO و در برخی موارد احساس کردم دیوانه در خودم برای گرفتن چنین بلند پروازانه کار. گاهی اوقات من حتی فکر کردم: "آیا شما واقعا نیاز به انتقال؟" حتی پس از ارسال درخواست من برای صرفه جویی در پول برای من بالقوه مسکن در گینسویل, من تصمیم به رفت و آمد به UCF به جای مسکن وجود دارد در پاییز. این ناراحتی همیشه در زمان بیش از ذهن من اما همیشه فکر کردم من از طریق آن: اگر من قربانی آن فقط این یک بار من را وادار به لذت بردن از بسیاری از لحظات دیگر پایین جاده.
4. پله در خارج از منطقه راحتی خود را.
انتقال برنامه ها گاهی اوقات سلطنت به عنوان سخت تر از به طور منظم برنامه های کاربردی به دلیل دانشکدهها خودداری انتظارات بالاتر به عنوان شما در حال حاضر به اتمام ترم در کالج. که به معنی چیزهای دیگر از دانشگاهیان نیاز به نظر می رسد در نرم افزار خود را. این قسمت من می ترسم ترین همانطور که اشاره کردم قبل از, برای شروع, من هرگز حتی برداشت روزنامه نگاری. اما از دانش به دست آمده از استادان و منابع من پیش بینی آنچه که من فکر کردم ممکن است کمک به برنامه من درخشید. انجام این کار به من اجازه داد به منظور توسعه وبلاگ من که در آن من می توانید استفاده کنید برای قرار دادن تمام مقالات من در. اما من چیز مورد نیاز برای نوشتن بر روی همه چیز است که روزنامه نگاران می نوشتن. بدون هیچ گونه دانش من با حضور در تظاهرات سیاسی که در تابستان و همچنین سوار با پلیس در تمام طول روز. من می دانستم که هیچ چیزی در مورد AP سبک یا قالب بندی اما درایو قطعا حضور آن است. با این وبلاگ من تبدیل به این کاره خروجی کامل خلاق و سیاسی و داستان های شخصی. من نمیفهمد که گرد و دانشجو را توسعه داده است زمان برای ارائه درخواست من است. پیدا کردن که چیزی اضافی است که برگزار می شود منحصر به فرد اجازه من چیز های اضافی برای اضافه کردن به نرم افزار.
5. پیدا کردن خود را در سیستم پشتیبانی
من نمی توانم استرس این نقطه کافی است. اگر شما واقعا به انتقال با تمام جدیت به خصوص به شدت رتبه بندی دانشگاه ها می توانند به عنوان یک عاطفی و روانی و حتی جسمی سفر. من فکر می کنم اگر من سیستم پشتیبانی وجود نداشت در طول این زمان همه چیز را کرده اید به پایان رسید تا متفاوت تر از آنها در حال حاضر. گاهی اوقات مردم پیدا کردن آن سخت به درک و چرا از هر کسی که می خواهید برای انتقال. منظورم این است که در همه صداقت, من فکر کردم که در اصل بیش از حد. همه چیز شما ممکن است مورد سوال و اگر مردم نمی بینید همان هدف پایان به شما به عنوان آنها احتمالا نمی خواهد حمایت شما. پیدا کردن این افراد حتی اگر یک مقدار کوچک است که به شما فشار خواهد کرد و شما را تشویق زیرا آنها می خواهند برای دیدن شما رویاها به حقیقت می پیوندند را این فرآیند کمی ساده تر به عنوان شما می دانید مردم وجود دارد واقعا می خواهید شما مبارک.گزارش این آگهی
من اعمال می شود. در حال حاضر چه ؟
آه بله. انتظار بازی. شما فقط با قرار دادن قلب و روح خود را به یک نرم افزار و در حال حاضر در عرض چند هفته شما در پیدا کردن اگر آن را واقعا پرداخت شده یا نه. من فکر می کنم این بخش به ارمغان می آورد بیشتر از ترس از کاربرد واقعی روند. همه ترس ناشناخته و برای من این ترس افزایش بار در هزار. من فکر نمی کنم این ترس می آید نه از در بلکه ترس است که همه چیز را در اطراف شما احساس موقتی است. که سطح عدم اطمینان از که در آن شما زندگی می کنند در یک ترم و یا اگر شما نیاز به می گویند خداحافظ به دوستان خود را همچنان در سر خود را هر روز. به عنوان مردم شروع به ساختن زندگی طولانی دوستان و یا زندگی تعهدات در کالج خود را نگه دارید همه چیز را با یک احتمالی فقط در مورد زندگی خود را به ارث می برند یک سری از تغییرات و آینده. اما آنها می گویند صبر کلید است.
شما در. تبریک!
مشاهده این پست در Instagram
من خیلی با فروتنی اعلام کند که من پذیرفته شده به دانشگاه فلوریدا روزنامه نگاری برنامه. این چند ماه گذشته شده اند از جمله سفر عاطفی و من فراتر ممنون از کسانی که حمایت کرده اند من تحت فشار قرار دادند و به تماشای من رشد برای رسیدن به این نقطه در زندگی من است. این فقط اولین نقطه عطف بسیاری از, اما من صادقانه می گویند که سخت کار مطمئنا می پردازد. در زندگی من پیدا کردن یک هدف این بود که همیشه برای من سخت بود چون من نمی 100 ٪ مطمئن شوید که از آنچه که من می خواستم برای انجام. قادر بودن برای به انجام رساندن یک هدف این است که یک احساس است که نمی توان در کلمات بیان شده اما دوباره من فراتر ممنون. با تشکر از شما به همه دوستان من و خانواده من, مامان من, داستان سکس من با برادر و پدر من که در آسمان برای ساخت هر یک از این ممکن است. خیلی هیجان زده برای دیدن آنچه که در آینده نگه می دارد! 🧡💙#gogators
یک پست به اشتراک گذاشته شده توسط کریستین Bausch (@کریستین.bausch) در
هیچ چیز و منظور من چیزی احساس بهتری نسبت به زمانی که کار سخت می پردازد. من به یاد داشته باشید که چگونه نا امیدی پر شده روز من. من به رفت و آمد من کارآموزی در بالای رفت و آمد به UCF احساس خیلی گیج کننده است که بعد. خستگی من پر کل بدن به عنوان من منتظر اطراف دانشگاه برای من 6 بعد از ظهر تا 9:30 بعد از ظهر معرفی به کلاس روزنامه نگاری را آغاز کند. من فقط می خواستم روز به پایان رسید. که من مورد مطالعه توسط خودم بررسی ایمیل من به این نقطه آن را تبدیل به یک روال.
من متوجه یک به روز رسانی به برنامه من وضعیت. من برای پیدا کردن یک پیام گفت: من مدرک کاردانی همچنان در حال بررسی وضعیت و من با عصبانیت کلیک به روز رسانی انتظار عادی. وقتی که من باز "نرم افزار به روز رسانی" اولین کلمه ای که خوانده شد "تبریک می گویم." چه احساس بدترین روز همیشه بلافاصله تبدیل به یکی از بهترین روزهای زندگی من است. من به یاد داشته باشید تماس با من سیستم پشتیبانی است که در روز اشک دانستن کار و تلاش را در پشت این همه. برای یک لحظه احساس کردم غم باز کردن آن را به تنهایی اما به دنبال بازگشت به آن را گرامی می دارم هر جنبه ای از آن لحظه. آن را به من یک فرصت برای تحقق بخشیدن به "هی. شما این" و این به خودی خود برگزار می شود به اندازه کافی قدر برای من در نهایت احساس افتخار می کنم.
سخت ترین و ساده ترین خداحافظی
سفر متوقف نمی هنگامی که من قبول کردم. من هنوز هم مورد نیاز برای تکمیل ترم آخر من در UCF حفظ نمرات بالا و ساخت خاطرات با دوستان من به عشق در زمان من وجود دارد. من دروغ گفتم قبلا. این سخت ترین قسمت است. ذهن خود را به شما می گوید که شما به پایان کار گرفتن. استراحت مناسب است ؟ هیچ. اشتباه است. یک روز را از تصویب در ترم آخر من در UCF که در آن اشتیاق برای تغییر پر از من خواسته. من عاشق هر لحظه در فرد صرف با دوستان من, اما من احساس آماده برای مصرف در سفر جدید. فکر پرسه که شما از آن ساخته شده اما نه کاملا هنوز.
پس از آخرین ترم در UCF به پایان رسید و من احساس به عنوان اگر من فقط می تواند اجازه دهید یک نفس عمیق بکشید. شادی و موفقیت را در زمان بیش از افکار من. من می دانستم که من در حرکت به بزرگتر و بهتر از همه چیز, چیزهایی که من می خواستم. من می توانم به شما بگویم یک چیز هر چند من هنوز هم می خواستم دوستان من در اطراف من. اگر چه این خداحافظی احساس خیلی سخت من در حال حاضر ساخته شده یک انتخاب پیش از آن در زندگی چیدن یک مدرسه برای یک فرد است. من می دانستم که من دوستان واقعی را در پیدا کردن راه خود را به سفر جدید. خاطرات همیشه در خدمت به عنوان خاطرات, اما, زندگی, می رود و دوستان واقعی اطراف چوب.
خوش آمدید به یک زندگی جدید را به عنوان یک انتقال دانشجو
پس از تعطیلات زمستانی گرفت البته من در نهایت فرصتی برای شروع کالج تجربه من همیشه می دانستم که من می خواستم. اگر چه قطع به دلیل COVID-19 من هنوز هم احساس در محل بعد از من شروع به سفر در UF. من قطعا نیاز به آشنایی خودم را با چیزهایی مانند آشنایی خودم با یک پردیس جدید, پیدا کردن یک رقص جدید تیم و البته در نظر گرفتن اتوبوس, اما کسانی که همه چیز را به محل سقوط کرد به طور طبیعی. اگر چه من از دست رفته و هنوز هم از دست من و دوستان از صمیم قلب من می دانم که در قلب من است که من یک راه طولانی است. بعلاوه من نمی خواهد که آن را به هر راه دیگر. البته تنظیم به طور طبیعی اتفاق می افتد و شما نمی توانید به عجله به آن است. اما زمانی که شما احساس شادی و احساس احاطه آنچه شما می خواهید, شما در آغوش تغییر را با آغوش باز.
tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im