8 حقایق ساده درباره بالش بادی توضیح داده شده
طی ۳۵ سال زندگی در وین، حدود ۳۰ بار محل زندگیاش را تغییر داد. برای نخستین بار به اجرا درآمد. اوایل سال ۱۸۰۱، بتهوون در نامههایی برای دوستانش، راجع به علائم و مشکلاتی نوشت که هم در زندگی حرفهای و هم در زندگی اجتماعیاش، برای او مشکل ایجاد کرده بود (گرچه احتمالاً برخی از نزدیکانش قبلاً از این مشکلات آگاه بودند). برادرزادهاش را در پیِ طبیب فرستادند اما نقل میشود که وی این مأموریت را فراموش کرده و پس از دو روز به یاد میآورد که چه کاری داشتهاست. در این دوره همکاری برادرش کاسپار با وی (که پیش از این بهطور اتفاقی به او کمک کرده بود)، تداوم یافت و او شروع به ایفای نقش یک بزرگتر در مدیریت امورِ بتهوون کرد. بتهوون در آن زمان در این تئاتر بهعنوان آهنگساز مشغول بود. از این پس قصد دارم راهی جدید را طی کنم». ، در خارج از وین، سفر کرد تا تلاش کند خود را با شرایط جدید وفق دهد. این اثر در سالهای ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ بارها اجرا شد، و بتهوون با عجله به انتشار یک تنظیم جدید از آن برای پیانو پرداخت تا از محبوبیت اولیهٔ این اثر بیشترین بهره را ببرد. دوستان و بازدیدکنندگان قبل و بعد از مرگ وی، چینهایی از موی او برداشتند که برخی از آنها نیز حفظ شدهاند و مورد تجزیه و تحلیل بیشتر قرار گرفتهاند؛ همانطور که قطعاتی از جمجمه نیز در هنگام بازبینی در سال ۱۸۶۲، برداشته شدهاست. Post was gen erated with GSA C ontent Gene rator DEMO!
در بهار سال ۱۸۰۱، بتهوون ساخت یک باله بهنام آفریدگان پرومتئوس را بهپایان رساند. دانشگاه بن، یکی از مراکز نشر افکار تازه و انقلابی بود که بتهوون در ۱۴ مه ۱۷۸۹، به عنوان دانشجوی ادبیات آلمانی در آن ثبتنام کرد. بازگشت بتهوون به وین از هایلیگنشتاد، با تغییر در سبک موسیقی او همراه شد و این زمان بهعنوان آغاز «دورهٔ میانی» زندگی او در نظر گرفته میشود که بهنام «دورهٔ قهرمانانه» نیز شناخته شدهاست. ، آرشیدوک رودولف و شاهزاده جوزف فرانتس فون لوبکوویتس به نیابت از دوستانِ آهنگساز، قول دادند که مُستمری ۴۰۰۰ فلورین در سال را به او پرداخت کنند. بتهوون و این کاردینال اتریشی با هم دوست شدند و ملاقاتهای آنها تا سال ۱۸۲۴ ادامه داشت. از دیگر آهنگسازیهای این دوره میتوان به پنج کوارتت زهی پایانی (از جمله فوگ بزرگ) و پنج سونات پیانوی آخرین او اشاره کرد. کارل چرنی نوشت که در سمفونی «نفسی تازه، سرشار از جنب و جوش و نیروی جوانی دمیده شدهاست» و اینکه «همان اندازه قدرت، نوآوری و زیبایی در آن هست که در دیگر آثار این مرد اصیل وجود دارد، اگرچه او یقیناً گاهی چنان موسیقی را نوشته که کلاهگیسداران قدیمی سرِخود را (به علامت رضایت) تکان دهند». گوته ابتدا نمیخواست که اثری از بتهوون بشنود، اما بالاخره مجبور شد که به آن تن دردهد و موومان اول سمفونی شماره پنج را بشنود. Data w as gen erated by GSA Content Generator Demoversion.
این آهنگ به شدت در او تأثیر کرد ولی گوته نمیخواست که هیجانش نمایان شود و گفت: «این آهنگ هیچ تأثیری ندارد جز اینکه فقط شخص را به تعجب میاندازد» اگر چه کمی بعد گفت: «این آهنگ پرعظمت و شگفانگیز بود، گویی تمام بنای ساختمان میخواست فرو بریزد». وی اعتقاد داشت که موسیقی بتهوون هیجان زیادی دارد و ممکن است آرامش او را که طی سالیان دراز و با رنج به دست آورده بود، بالش بادی سفری برهم زند. به دست دختری جوان و پرستیدنی همه چیز دگرگون شدهاست. در اواخر سال ۱۸۰۱، بتهوون از طریق خانوادهٔ برونسویک با یک کُنتسِ جوان بهنام جولیتا گویچاردی آشنا شد. در این نامه، وی به وضوح افکار خودکشی و تصمیم به متوقفکردنِ زندگی خود را بهدلیل ناشنوایی ثبت کردهاست. بتهوون به این درخواستها پاسخ مثبت داد، زیرا او نتوانست مانع از فعالیت ناشران دیگر برای انجام تنظیمهای مشابهِ در آثارش شود. اما فقط آرشیدوک رودولف بود که سهم خود از این حقوق را در تاریخ توافق شده، پرداخت کرد. شیندلر دوست نزدیک بتهوون میگوید پس از خودکشی نافرجام کارل، بتهوون به یکباره مانند پیرمردی هفتاد ساله و شکسته بهنظر میرسید و اگر کارل مرده بود، بتهوون نیز درمیگذشت، هرچند پس از چند ماه این اتفاق افتاد.
در آن زمان خوانندگان را بین ارکستر و مخاطب قرار میدادند و خوانندگان سولیست نیز نزدیک رهبر میایستادند، سالها بعد واگنر در اجرای درسدن سمفونی نهم در سال ۱۸۶۴، اولین کسی بود که گروه کر و «خوانندگان سلو» را در پشت ارکستر قرار داد و از آن زمان استاندارد شد. هوفمان سمفونی شماره ۵ بتهوون را «یکی از مهمترین آثار عصر» نامید. سال ۱۸۱۰، در یک بررسی از کارهای وی که توسط ارنست هوفمان انجام گرفت، همراه با هایدن و موتسارت از او بهعنوان یکی از سه آهنگساز بزرگِ موسیقی کلاسیک یاد شد. در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ لودویگ فان بتهوون موجود است. آثار با همراهی پیانو، شامل ۱۰ سونات ویولن، ۵ سونات ویولنسل و سونات برای هورن است. در این دوره، بتهوون از چاپ و اجرای کارهایش، اجراهای خصوصی برای طرفدارانش و انتشار نسخههایی از آثارش که برای یک دورهٔ انحصاری، قبل از انتشار عمومی آماده میشدند، کسب درآمد میکرد. تعدادی از شنوندگان به طولانیبودن آن اعتراض کردند یا ساختار آن را اشتباه درک میکردند، در حالی که برخی دیگر آن را شاهکار میدانستند. بتهوون در تپلیتسه با گوته که مایل بود با او آشنا شود، ملاقات کرد. بتهوون نبوغ او را تحسین میکرد ولی گوته اخلاق تند و رفتار بتهوون را نمیپسندید. This has been generated with GSA Content Generator Demoversion.