من یک گیتار در سال اول و بلافاصله در عشق سقوط کرد. من می آموزند که به بازی کردن از یوتیوب متراکم برای ساعت هر روز به این رشته ها پیوسته در زمین نوک انگشتان من به سنگ سخت پینه. چنین بود مسحور قدرت از موسیقی است. اما در حالی که من به هیچ کس در مورد آن برای هک من خجالتی بود و خیره: این نوع از کسی که scoured هر ساختمان در محوطه دانشگاه برای خالی سالن جایی که او بی سر و صدا کنده گیتار خود را همه در حالی که پنهان کردن چهره خود را در پشت یک اندازه hoodie.
من هرگز احساس به اندازه کافی خوب.
به بازی در مقابل تماشاگران بیش از حد بود بپرسید. در رشته موسیقی کمک نمی کند یا برای نوازندگان با استعداد با هر حق نگاه کردن به یک تازه کار مثل من پر بخش. همه چیز باقی مانده است که در آنها تا زمانی که یکی عادی سفر به یک قهوه خانه به من ریختن پوسته من. آن بود بدجور باد می وزد که نوامبر روز در U I. مرتعش در کت من به عنوان من خارج شد کتابخانه, من تصمیم به گرفتن چیزی گرم در یک مکان در این نزدیکی هست. وقتی که من نشستم با کاکائو داغ من متوجه یک مرحله در یک گوشه ای از اتاق. به سختی می تواند دست بلند مدفوع و میکروفون بر روی آن.
یک پسر با یک گیتار وارد شده است. او ساخته شده راه خود را بر روی پلت فرم و شروع پوشش یک آهنگ. صدای او بود گوشخراش و نواختن کمی از سرعت. "من می تواند انجام دهد بهتر از آن" من فکر می کردم به عنوان او به پایان رسید "مگر من نمی تواند یک حمله قلبی در مقابل این همه مردم است."
"به نظر می رسد ما هم از این هفته باز میکروفون" یک صدا اعلام کرد. "هر کسی از شما دوستان می خوام امتحان کنید ؟ "
وجود دارد سکوت برای چند ثانیه قبل از پچ پچ بازگشت به اتاق.
من نگاه کردم و دیدم گوینده با پوشیدن یک تی شرت که گفت: "موسیقی برای توده ها." "هر کسی ؟ شما وجود دارد... نه ؟ چگونه در مورد شما?" مرد ناشیانه حرکت انگشت خود را در مورد تلاش برای احیای یک محو شدن صحنه است. او چیزی جز یک دوجین خسته gazes. من حدس می زنم این نشان می دهد خوب نیست برای شروع با. "او آن را انجام دهد!" من یخ زد.
"او هر پنج شنبه شب در طبقه سوم از لینکلن [سالن]." یک مرد در نزدیکی درب بدون پوشش خود را محکم دست در اطراف خود را در جام. وی با اشاره به من.
"بیا بچه. شما نمی توانید پنهان کردن آن برای همیشه." من می توانستم فقط با هجوم خارج شده است بسیار سرد و باد برش از طریق استخوان من. من تبدیل به اطراف. سپس آن را به من آمد که او بود. به عنوان سرایدار او تنها کسی است که می های مکرر من راز مخفیگاه. من خیلی شلوغ و متراکم است که من هرگز حتی در زمان توجه داشته باشید از او. حق با او بود: من نمی توانم پنهان کردن آن برای همیشه لطفا برای.
پاهای من را تکان داد مانند ژله به عنوان گوینده محوری گیتار بر روی من.
با وجود انتخاب یک آهنگ من شده است بازی برای روز کسانی که عرق سوسیس در دست چپ نگه داشته کشویی کردن رشته ها. در وسط از من فرفره من خفه strums در مکان هایی که آنها تصور می شود. فقط به عنوان من فکر کردم این کابوس تمام شد من نگاه کردن و من بند کفش پذیری. آنها فقط dangled قبل از آن نشسته جلو.
"من بری اینجا." من گذاشته گیتار و پیچ کردن مرحله با هر دو چشم بسته است. اما با وجود درست و اجرای قهوه خانه فوران در سراسیمگی از تشویق است. "موسیقی برای تودهها" گروه میزبانی این رویداد ارائه شده برای من ثبت نام برای رویدادهای آینده است. در حال حاضر من برای بازی با آنها را یک بار در هر دو هفته. جالب هر چند که من کردم بهتر است من هرگز موفق به دندانه دار کردن به عنوان هیجان زیادی که من با اولین عملکرد.
این مهم نیست که آیا شما کامل است. مردم می دانند که شما نمی کارلوس سانتانا. وجود دارد هیچ نقطه ای در حال ترس به این دلیل که مردم در اینجا برای دیدن بازی شما مانند یک حرفه ای. یک بی مهارت پسر جدید همه سرگرم کننده وجود دارد.
tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netshrtco.de
مقالات مشابه
- نکات قابل توجه در انتخاب بهترین سایت خرید تتر در ایران
- آخرین: معمار فلوریدا coronavirus سایت اخراج
- با وجود تهدید ویروس, سیاه, رای دهندگان با احتیاط از رای گیری از طریق پست
- بازدید های دولت برای خانه اجازه خواهد داشت
- چرا تایمر لباسشویی ال جی گیر میکند
- 10 مارک از بهترین کرم مرطوب کننده ایرانی برای انواع پوست
- Keeping Romance Alive in the Days of Social Distancing
- Fauci optimistic COVID-19 vaccine will be widely available
- آنچه اوباما FBI را به سرهنگ ژنرال مایک فلین بود جنایی
- مرد کشته شده در موتور سیکلت تصادف یاد شده به عنوان 'پربرکت داوطلب