من شیفته آن توسط شهر رمانتیک nestled در مناطق کم قبل از دراماتیک چشم انداز در جنوب اسپانیا. این کلمات دقیق از من درخواست مقاله به مطالعه در خارج از کشور در این سال است. و من معنی نیست که هر یک از آن. نه این که من دروغ گفته در مورد اسپانیا و زیبایی; کشور غیر قابل انکار شامل برخی از زرق و برق دار ترین مکان در جهان است.
اما از آنجا که زیر من تاب و بلبل توصیف من می دانستم که در قلب من تعلق ندارد وجود دارد.

من تا به حال خواب برای سال در مورد سفر به جهان دیدن خیره کننده باستانی شهرهای اروپایی با دو چشم خود و در نفس شگفتی های طبیعی. در جایی در امتداد راه رویاهای من شد چیزی جز سایه به خاک سپرده شد در پشت ذهن من. نقاط گلوله در پایین نامرئی لیست از چیزهایی که من تا به حال برای قرار دادن در خود نگه دارد و کامل بعد. همه در حالی که من مصرف خودم با گرفتن نمرات خوب در حال اجرا در مسیر و عبور کشور هر روز به هر رویداد من می تواند با یک لبخند بر روی صورت من به نقطه ای که من احساس تقریبا در آستانه خستگی در پایان هر روز. بنابراین پریشان من زندگی و تلاش برای تبدیل شدن به کامل من آرمان ها و احساسات است که به معنای سفر به اروپا به نظر می رسید مانند یک فانتزی و دور از دسترس است.
حتی با من مشغول فعالیت پر روز در پن استیت من تا به حال هیچ ایده چه چیزی من می خواستم با زندگی من انجام دهد و چه نوع از شخص من می خواستم. من خیلی استفاده کورکورانه هل دادن خودم به نگه داشتن رفتن و جلو راندن خودم رو به جلو که من از دست رفته من هویت است. من سال دوم دانشگاه من هنوز هم نداشت اعلام کرد عمده و من منحرف سوال در مورد برنامه های من برای آینده با جوک و می خندد. اما در داخل من احساس تضاد در مورد آنچه که من صادقانه انجام با زندگی من.
من فکر کردم که در نهایت تحصیل در خارج از کشور را به من برخی از پاسخ.

اما زمانی که من با حضور در یک مطالعه در خارج از کشور نمایشگاه به دنبال تمایل به سفر من تحت فشار قرار دادند به سمت عملی برنامه هایی که راضی دوره مورد نیاز است. با این وجود من خودم را متقاعد که من می خواستم و این که به نظر می رسید مانند من تنها شانس من برای خودم از من خفه کننده جهان و کشف کردن که من می تواند تبدیل به یکی دیگر. در نهایت من قبول کردم به تابستان مطالعه خارج از برنامه در سویل, اسپانیا. من سعی کردم به خودم بگویم که این همه چیز من بود و دنبال, اما اگر شما می خواهید حقیقت من احساس نشئه در مورد این برنامه در همه مانند من باید شده اند. من تا به حال تبدیل رویای من به صرفا یکی دیگر از خالی کردن چک باکس در لیست من که من نیاز به تکمیل در تمام هزینه. یکی دیگر از پله سنگ به سوی یک آینده من نمی تواند را ببینید.
زندگی من در ادامه دقیق مسیر من تا به حال محدود خودم در زمانی که coronavirus بیماری همه گیر از طریق جهان و نابود من به اصطلاح برنامه. اولین مدرسه من فسخ my spring break خدمات سفر به رتن هندوراس سه روز قبل از ما برنامه ریزی شده را ترک کنند. پس به ناچار پن استیت نیز تا به حال به جلو و پلاگین در کل من ترم بهار. و در نهایت آخرین قطعه: بیش از یک ایمیل دریافت کردم این خبر که دانشگاه من تا به حال رسما تصمیم به لغو تابستان برنامه مطالعه خارج از کشور.
در اخبار صدا دلخراش که من به یاد اواخر شب و ساعت های بی شماری من تلف کرده برای پیوستن به یک برنامه ای است که هرگز اتفاق می افتد, در بالای بقیه سال دوم بودن و خراب با توجه به این ویروس است. اما پس از آن یک موج تسکین گرفتگی از طریق من. وجود دارد هیچ قانون دیگر. دیگر من باید به فشار رویاهای من به یک جعبه است که تراز وسط قرار دارد با برنامه و یا پر کردن روز من با فعالیت های فوق برنامه و یا آماده شدن برای یک سفر من احساس پرشور در مورد است. من آزاد بود.
من می تواند پرتاب کردن لیست بود که دیکته زندگی من و تمرکز در انجام چیزهایی که من دوست دارم.
در حال حاضر من می دانم که تنها راه برای پیدا کردن که شما و آنچه شما می خواهید به انجام است که با انجام همه چیز شما احتمالا می تواند. به جای آن شما باید برای پیدا کردن آنچه شما را دوست دارم و چگونه شما می توانید نگه داشتن در انجام آن به عنوان طولانی به عنوان شما می توانید. چند هفته پیش من در نهایت اعلام کرد من عمده: دیجیتال و چاپ روزنامه نگاری. من بازگشت به شور و شوق من را پشت سر گذاشته بود مدتها پیش: نوشتن. من سعی می کنم به نوشتن در وقت آزاد من در حال حاضر و در درون کلمات است که من نوشتن بر روی کاغذ من سعی می کنم به خودم یادآوری کنم به آغوش لحظات زمانی که من احساس می کنم clueless در و ناقص. آنها را شکل خواهد داد که من تصمیم به تبدیل شدن به. در اکثر روزها من به دور از کامل است و هنوز هم پس اشتباه در مورد آینده من. من نمی دانم وقتی که من را وادار به سفر و اکتشاف جهان برای خودم اما من می دانم که من می توانم. و من نمی دانم چه اتفاقی می افتد در زندگی من پایین جاده و من لازم نیست که یک لیست و یا یک طرح را به آماده شدن برای بدترین. اما من نمی دانم این: انجام آنچه شما را دوست دارم و آن را انجام دهد بدون ترس.
tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
مقالات مشابه
- نظر: برای سود سالمندان مراقبت از خانه فقط کار نمی کند
- Carl Reiner محبوب خالق 'دیک ون دایک نشان می دهد' می میرد
- آخرین: فرماندار ویسکانسین تماس برای سبد بان
- Wilmington police charge two in connection with vehicle break-ins
- صابون ذغال فعال چطور جوشهای پوستی را برطرف میکند؟
- بهترین روشهای برای کسب بازدید کنندگان بهتر
- گیج شدم! واقعاً رزین اپوکسی چیست ؟
- 10 تا از بهترین شرکت تجهیزات پزشکی که باید بشناسید !+(آدرس و شماره تماس)
- Time Is Operating تمام شد! درباره این 10 روش فکر کنید|فرض کنید|فرض کنید} برای تغییر مبل بادی شما
- ایتالیا اجازه می دهد تا میلیونها نفر به کار ما محدودیت کاهش تا