سال اول درس: چگونه به دفاع از خودم

برای بسیاری از کالج را برانگیخت سال اول احساس می کند مانند یک رویا است. برای بسیاری از آن را فوق العاده تاثیرپ

توسط ATSHNEWS در 29 اردیبهشت 1399

برای بسیاری از کالج را برانگیخت سال اول احساس می کند مانند یک رویا است. برای بسیاری از آن را فوق العاده تاثیرپذیر زمان که در آن شما را به برخی از بهترین دوستان خود را برای زندگی است. اما متاسفانه برای برخی از, است که همیشه مورد. گاهی اوقات درام و سمیت بیشتر از صلح و سلامتی از آنچه شما فکر می کنید یک دوستی پایدار. این است که زیان آور و طاقت فرسا است. اما بیشترین شدت آن ممکن است آسان برای تشخیص. شما ممکن است مثل من حتی به خودتان پیدا کنید ماه بعد از رفتن "Huh. شاید راه آنها مرا درمان در واقع نبود درست است."

به عنوان دختران سمی دوستی چیزی است که ما متاسفانه گرفتن در معرض در سنین پایین.

toxic friendships
unsplash.com

من تا به حال یک تجربه بود اما من هرگز قوی بود و یا با صدای بلند به اندازه کافی برای پایان دادن به آن است. من تا به حال یکی از دوستان در اوایل دبیرستان بود که تصمیم گرفت یک روز او متنفر بودم من جرات از آبی است. پس از صحبت کردن به من برای هفته او عمل به عنوان اگر چیزی اتفاق افتاده است. من خودم مجبور به بازی همراه. من نمی دانم که چگونه به دفاع از خودم. تا دانشگاه. نه تا زمانی که من احساس می کردم واقعا مجبور به و که من تا به حال هیچ گزینه ای دیگر است. برای من آن را در زمان نزدیک شدن به پایان عمیق از سلامت روان به درک که من سزاوار بهتر است و تنها کسی که قادر به صرفه جویی در من بود و خودم.

کالج معنای ثابت و غوطه ور شدن با کسانی که از نسل من. محیط زیست به معنای هرگز پایان دادن به تعادل تحریک گفتگو و goofing کردن گاهی اوقات به نقطه کامل انرژی میدهد. من به طور مداوم به حلق آویز کردن با هم هم اتاقی من یا دوستان من ساخته شده پایین سالن, چت تا زمانی که خورشید پایین می رفت. من بسیار خوب در باور نکردنی زمانی که من نیاز به یک استراحت. FOMO بسیار واقعی و بسیار سخت به انتشار خود را از ذهن. البته شما ایجاد مادام العمر اوراق قرضه همواره از بودن در کنار دوستان است. اما ما نمی توانیم چشم پوشی از دانشگاهی که می تواند به پرورش سطحی لغزنده روابط بیش از حد.

من تا به حال یک چنین پیوند هر چند آن را احساس نمی کند به طوری وحشتناک برای اولین بار در.

toxic friendships
unsplash.com

ما اجتناب ناپذیر محدود به برخورد چون ما به طور یکسان و زندگی در نزدیکی هر یک از دیگر. حلق آویز کردن در شب به معنای نداشتن به ترک خوابگاه. همه چیز ما بود ما با هم, از, مهمانی, به حلق آویز کردن در خوابگاه به مطالعه در کتابخانه. Kappa Alpha بود پرتاب یک حزب و یک آخر هفته ؟ بزرگ ما در حال رفتن است. نهایی در حال آمدن است ؟ برای تلفن های موبایل خوب ما خواهید بود cooped در یک کتابخانه و اتاق مطالعه با هم تا صبح. بیش از پاییز و زمستان شکستن آنها به نام من در هر روز است. من به یاد داشته باشید نیاز به قربانی کردن مطالعه برای یک آزمون از آنجا که آنها می خواستند شرکت در یک پارتی. حتی زمانی که من نمی خواهم به من بود با آنها.

مدیریت یک دوستی با کسی که با ابراز تاسف خود را در ناامنی به طوری که اغلب ثابت می شود دشوار است: لازم به توضیح بسیاری از هم وابستگی و بی امان نیاز برای اطمینان من. من راه می رفت در پوست تخم مرغ به دلیل افزایش ناامنی است. من احساس بدبختی می کنم. آنها همیشه خواسته به بیرون رفتن دوباره و دوباره و berated من وقتی که من گفت: من نمی خواهم به. در داخل من می دانستم که رفتن به معنای یک شب دیگر از نگهداری از کودکان که شد یک اتفاق به طور منظم. من همیشه دوم بهترین احساس مانند یک به علاوه یک در هر حزب. من ساخته شده سرگرم کننده برای حضور دانشجو org جلسات برای شرکت در فعالیت های فوق برنامه به دلیل آن را " لنگ.' به آرامی شروع کردم به فکر کردن که بیش از حد.

آن را متوقف نمی وجود دارد. که در اطراف آنها به معنای به خطر انداختن من دیگر دوستی است.

toxic friendships
unsplash.com

من هم تبدیل شده به مردم بی گناه دوست من احساس تهدید و بدون هیچ دلیل خوب است. من تصمیم گرفتند به لحاظ اجتماعی بی دست و پا در یک مهمانی من کشیده بود و به جای اینکه با من و دیگر دوستان من تا به حال دیده می شود در حالی که. مکالمات من همیشه اطراف این فرد است. من هرگز به بحث در مورد من.

بدتر از همه است ؟ آنها هرگز آشکار مجبور به انجام هر یک از چیزهایی که من برای آنها, اما من احساس موظف به. من احساس مثل من نیست یک دوست خوب اگر من نیست. تقریبا هر کسی که تا به حال دستکاری دوست می تواند گواهی دادن به این احساس. گناه سفر من می خواهم تجربه نه همراه آنها به سادگی یک پارتی بود غیر منصفانه ای زیاد است.

به زودی آن را تبدیل به بیش از حد برای من. من پشت افتاد و قادر به نگه دارید تا با واگذاری پس از انتساب مقاله پس از مقاله. من از دست رفته علاقه در سازمان. من احساسات و آسایش روحی و روانی رنج می برد و منعکس شده از طریق نمرات من. من تا به حال شده است فرسوده و متوجه شدم در مورد چیزهایی که من هنگامی که احساس شادی را در. با بدتر شدن سلامت روانی و نمرات من در نهایت پایان دادن به هرج و مرج. من نمی خواهم بقیه کالج تجربه به این راه.

من شروع به فاصله خودم.

toxic friendships
unsplash.com

من با تمرکز بر من آنچه من می خواستم برای انجام و که من می خواستم بود. من انتخاب دو دانش آموز orgs من احساس واقعا پرشور در مورد GW پاکستان دانشجويان انجمن و GW-تلویزیون. من هم پیوست یک خواهری در بر داشت و دوستان واقعی وجود دارد. دوستانی که مشترک من ارزش ها و آرمان ها و از همه مهمتر دوست من برای من. من خواهر من تحت فشار قرار دادند به انتخاب کنید تا تئاتر دوباره و من تازه کردن من دوم عملکرد مشتاق به بازگشت به مرحله هنگامی که ارشد سال شروع می شود. آن را یک تلخ و شیرین, عاطفی, درام مجموعه در پاریس در مورد یک مرد مسن و دختر خود را که من را به یاد زیبایی از داستان سرایی و هنر تئاتر است. من خوش شانس به در حال حاضر چنین واقعی مردم در زندگی من که در حال حمایت از رویاهای من است.

به دنبال بازگشت, آن را قطعا احساس من هدر رفته من سال اول. اما من باید به خودم یادآوری کنم که من آمده ام قوی تر است. من در حال حاضر یک مدافع برای خودم و من می دانم آنچه من سزاوار است. در اینجا به درس و مهارت های زندگی آنها را به ما بدهید.



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن